صبح اداره ی خلوت بدون حامد و اکبر گذشت ؛
عصرم یه خواب مفصل و دکتر حجازی و بونیز
شب داداشا و آبجیا بجز پری بودن
آخر شبم صحبت ها و تصمیمات در مورد آزمایش
***
- مردم وحشی شدن
+ (زن چایی میآورد) چی شده مگه
- هیچی، دو نفر تو حرم خمینی خواستن با تیر من رو بزنن
+ (زن، خونسرد) تیرم خوردی؟
- فکر نکنم
نوشته شده در ۱۳۹۶/۰۳/۲۱ساعت 7:39 توسط Mos Ta Fa
6 خرداد...برچسب : نویسنده : fchesh2cheshb بازدید : 108